دل نوشته های من

با من راه بیا ...

که " برای تو "

از

بیراهه های زیادی ...

گذشته ام ...

خاطره یعنی...

یک سکوت غیره منتظره...
میان خنده های بلند...

غمگين ترين درد "مرگ" 
نيست،
دلبستگي به كسی است كه بداني "هست "
      اما.....
 " اجازه ي"
بودن در كنارش را نداري.

دلت که تنگ یک نفر باشد ...

خود خدا هم بیاید تا خوش بگـــــــذرد و لحظــــــــــــــه ای فراموش کنـــــــــــی

فایـــــــــــــــــــــــــده نــــــــــــــــدارد

تو دلــــــــــــــت تنــــــــــــــــــــــگ اســــــت

دلــــــــــــــــت برای همان یک نفر تنگ است

تا نیــــــــاید ..... تا نباشـــــــــــد

هیچ چیز درســــــــــــــت نمی شود ....

آهسته بیا

چیزی هم ننویس

نظر هم نگذار

همان که بخوانی بس است

من به بی محلی آدم ها عادت دارم

تلخ است ولی

من

هنوز هم به "عشق " تو

چشم توی چشم کسی نمی شوم ....

من...
با تمام ضعفها و نداشته هایم
با تمام اندک داشته هایم
روزها و روزها در‌ کنارت بودم و ماندم...
در نیازت به عشق
در نیازت به مهربانی ها
در نیازت به شانه ای برای گفتن دردهای دل...
و تو آنچنان غرق بودنم بودی
که فراموش کردی چه با من کردی!
زمانی که
روزها و روزها
هفته و هفته ها
 در کنارم نبودی
و تنهایم گذاشتی...

آموزش آشپزی

شعله را زیاد کردید

خوب داغ شدیم

همه مان را هم میزنید

آنقدر محکم

که مغز پخت می شویم

فریاد نمی زنیم

نسل سوخته را انحصاری نکنید

ما فقط ته گرفته ایم ....

تو که همیشه ی خاطره هامی

تو که چه نباشی چه باشی باهامی

همه ی وجود من آرومه با تو

واسه یه لحظه عذابمو کم کن

اگه هنوزم عاشقمی کمکم کن

نمیگیره هیچ کسی تو قلبم جاتو

هرشب ؛ دلم دریای آتیشه

ازین بدتر مگه میشه

حاله هیشکی تو دنیا بدتر از حال من نیست

دردی رو زمین بدتر از همین درد تنها شدن نیست

حالـَـــــــــم را  وَقتــــــــــــی  میفَهمــــــی کِه  هیچـــــــــکَس  حالَـــــــــت را  نمیـــــــــفهمَد…!!!

گاهی دل شوره هایم را بد تعبیر میکنند لقب دیوانه رو بهم داده اند
قبول دارم دیوانه وار دوستش دارم و عاشقش گشته ام
به او بگوئید از یه دیوانه چی میخواهد ؟
بگوئید دیوانه است دیگر گاهی رفتارش گفتارش همه نیش دار است

میگویند:ساده نیست...
گذشتن از کسی که گذشته هایت راساخته،
و آینده ات را ویران کرده!!!!....
اما من گدشتم.

همیشه یه کسایی بودن که بهم میگفتن چرا تو عشق نداری؟ 

همیشه بودن کسایی که بهم بگن عشق یعنی زندگی...

میگفتن اگه عاشق نشی یعنی زندگی نکردی... 

ولی بهم نگفتن اگه اسیر یکی بشی دلت میسوزه... 

بهم نگفتن اگه با چشاش نگات کنه انگار تموم جونتو به آتیش میکشن... 

بهم نگفتن اگه تموم روز ببینیش بازم دلتنگش میشی...

بهم نگفتن ممکنه یه روز بذاره بره...بهم نگفتن...

نگفتن که تو پشت سرش اشک میریزی ولی اون بی اعتنا میره...
نگفتن تو دیوونش میشی ولی اون بی خیالت میشه ..

درهمین حوالی کسانی هستند که تا دیروز میگفتند بدون

                                                        تو حتی نفس هم نمی توانم بکشم....

                       وامروز درآغوش دیگری نفس نفس میزنند!!

نیستی رفیق..!!

از زور تنهایی قاطی گرگها شده ام...

دیگر وقتی دلم میگیرد گریه نمیکنم..

بر فراز بلندترین قله کوه زوزه پر درد میکشم..

شاید صدایش به گوش آنهایی برسد

که میگویند گرگ ها دل ندارند..

برای بعضی درد ها نه میتوان گریه کرد نه میتوان فریاد زد

برای بعضی دردها فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست.

این روزهـــــــا
عجیب دلم بجــــگی میخـــــواهــــــد
خستــــه ام...!
یک قلم لطفـــا....؟!
میـــــخواهم خـــــــودم را خطـــ خطــــی کنــــــم

درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــد ن،

مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید،

شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی...!

و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خرید ام...

تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان....

دیوانـــــه، خود خــــواه،بی احساس.................
نمیــــفروشــــــــم​..!!!!

چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصه اش قد یک دنیا میشه
میره یک گوشه پنهون میشینه
اونجا رو مثل یه زندون میبینه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه

میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باد داره زاغِ ابرا رو چوب میزنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه

اشتباه است ؟
حماقت است ؟
دیوانگی ست ؟
هر چه هست باشد
من این مرد را دوست دارم
مرا نمی خواهد ؟
نخواهد....
من او را می خواهم
مگر دوست داشتن منطق می پذیرد ؟
مگر با دل می توان از زبان عقل گفت ؟
اگر می شد یکی بر تیشه نمی زد و ان یکی سر به بیابان نمی نهاد.

دلت که گرفته باشد
شادترین آهنگ ها روضه خوانی می کنند
شلوغ ترین مکان ها تنهاییت را به رخت می کشند
و شادترین روزها برای تو غمگین ترینِ روزهاست
دلت که تنگ باشد نغض می شود همه قانون ها …

به قاضی بگویید سنگسارم نکند!
مرا همین که موهایم بوی دستانش را نمی دهد
مرگ است
مرگ ...
من خودم را مجازات کرده ام .....
تراشیدم از بیخ تار تار موهایم را که گندم زار خاطرات بود با سر انگشتانش
به دنبال چه میگردین ؟؟؟
شرعی یا غیر شرعی بودن این عشق!!!!
خیالتان راحت
حرام حرام است
او رفت ...
قصه عوض شد ....
من
مانده ام و دو گانگی افکارم!!!
من
مرده ام
حال تو هر چه دلت میخواهد بر این جناره سنگ بزن....